به لحظه لحظه این روزهای سرخ قسم ، که بوی سبز ترین فصل سال می آید سی خرداد
سي خرداد هشتاد و هشت ، سرخ ترین روز جنبش سبز مردم ایران
جنبش سبز مخالف خشونته ، این قبول . . . . اما آخرش چی ؟
مقبولیت همه گیر و جهانی جنبش سبز با اعمال خشونت خدشه دار می شه ، اگه پای خشونت وسط بیاد رقیب خیلی از ما قوی تره ، خشونت بهترین توجیه برای سرکوب بیشتره و . . . من همه اینها رو قبول دارم . حالا یکی به من بگه آخرش چی ؟ خدا شاهده قصد منفی بافی ندارم . فقط برای من سوال پیش اومده. چه آینده ای برای پیروزی جنبش سبز متصوره ( اینم توضیح بدم که منظورم از پیروزی جنبش سبز تغییرات اساسی در ساختارهای حقیقی و حقوقی نظامه ، مثلا حذف ولایت فقیه و شورای نگهبان ، تغییر رابطه دین و دولت و . . . ) مثلا سالی 10-12 بار مردم بیان تو خیابون و تظاهرات کنن و بعد هم برن خونه هاشون . عده ای کشته و زخمی ، عده ای دستگیر و . . . تا بالاخره یک روز وجدان خامنه ای ( اگه داشته باشه ) به درد بیاد و با موسوی و خاتمی و کروبی بنشینه سر میز مذاکره و خودش تن به تغییرات بده و از کشور بره بیرون !! آیا به نظر شما امکان پذیره ؟ این برنامه انقلاب مخملی که تو اوکراین و گرجستان و . . . اجرا شد تو ایران جواب نمیده و نخواهد داد . دلیلش هم ساده است . حکومت جمهوری اسلامی حتی تظاهرات مسالمت آمیز مردم رو به گلوله میبنده . خلاصه مطلب اینکه هر چی هم مبارزه ما بدون خشونت و مسالمت آمیز باشه ، لحظه نهایی براندازی رژیم فاسد جمهوری اسلامی مثل یک زایمان 4 قلو ، پر درد و همراه با خونریزیه . آیا شما نظر دیگه ای دارید ؟
نظرات (0)

ارسال یک نظر

منو