"خطبه های عید فطر استاد محسن کدیور ، آبان 1385 (دانلود)"
مقاله هایش در روزنامه های دوم خردادی بر خلاف سایرین تئوریک بود و ریشه ها را هدف قرار میداد . سخنرانیهایش ( که افتخار داشتم پای یکی از آنها شاگردی کنم ) دو خصوصیت بارز داشت : عامه فهم و صریح و همین دو خصوصیت ایشان را تبدیل به خار چشم یزیدیان زمان ساخته بود.استفاده از آیات و روایات و مفاهیم مذهبی بر علیه حکومت جمهوری اسلامی هنری است که از عهده هر کسی بر نمیاید و صد البته هیچ چیزبه اندازه این کار جبهه ولایت طاغوت را آشفته و عصبی نمیکند . زمانی که به زندان رفت حضرت آیت الله یوسف صانعی پیام داد : چه مکانی بهتر از زندان برای تحقیق ؟! در زندان حسرت یک آخ را بر دل رژیم سفاک جمهوری اسلامی گذاشت . الان هم که به ناچار ترک وطن کرده تبدیل به صریح اللهجه ترین منتقدان آن ملعون شده و به صراحت از او نام میبرد .
"سخنرانی استاد در آمریکا ، چند هفته پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد1389 یوتیوب دانلود "
خلاصه سخنرانی : بازی ای که در ایران شروع شده دقیقا این است که در حوزه عمومی چه کسی حرف آخر را میزند ؟ مردم میگویند : ما ، رهبر می گوید من الان فقیه سالاری با مردم سالاری با هم متعارض شده اند . ولایت فقیه یعنی همگان باید از رهبر اطاعت کنند ، مردم سالاری و دموکراسی یعنی همگان از جمله فقها باید از اراده اکثریت تبعیت کنند . تعارضی که در قانون اساسی بوده ، الان خودش را نشان داده است . کسی از جانب خدا نصب نشده است . افراد متشرع باید این مسئله را با خود حل کنند . امروز بزرگترین مراجع تقلید منتقدان این حکومت هستند . با کدام زبان بزرگ اعلم مراجع تقلید باید بگوید این حکومت نامشروع است ؟ کسی که شرایط عدالت ، تدبیر ، برخورداری از رای اکثریت را از دست بدهد حکومتش نامشروع است ، نیاز به عزل ندارد ، خودبخود منعزل است . این سخن دیتنی است برای کسانی که به دنبال حجتهای دینی می گردند . ما امروز در مقابل حکومتی قرار گرفته ایم که علیه مردم خود از زور عریان استفاده میکند . ما نه قائل هستیم کسی از جانب خدا منصوب شده است ، نه معتقدیم کسی بر ما ولایت دارد ، نه معتقدیم ولایت مطلقه دارد ، معنای ولایت مطلقه میدانید یعنی چه ؟ یعنی آن چیزی که همه قدرت اعم از قانونگذاری ، قضاوت ، اجرایی ، مسلح ، تبلیغات و . . . همه در دست یک نفر باشد . الان همه در دست یک نفر است ، آیا مسئولیت را قبول میکند ؟ تمام این عزیزانی از سران اصلاحات که الان در زندان هستند هیچ جرمی ندارند غیر از کار تشکیلاتی برای استقرار دموکراسی در ایران . اگر من آمدم در یک حزب کار تشکیلاتی کردم برای اینکه قدرت را به شکل قانونی در دست بگیرم میگویند : نگفتیم ! اینها میخواهند به شکل نرم قدرت را از ما بگیرند . من به وضوح میگویم بله ، ما میخواهیم قدرت را به شکل قانونی از شما بگیریم . این مردم ایرانند که میخواهند قدرت را از شما بگیرند . مطابق نظر این افراد جاهل و بی شوادی که بر ایران حکومت میکنند اینها اسمش انقلاب مخملی است . پیش از آنکه از امثال هابرماس استفاده کنم از قران و نههج البلاغه استفاده میکنم . مگر اینکه بگویند این متون هم ممنوع است . همچنانکه الله اکبر امروز جزء جرائم دوستان ما در زندان است . بیشترین چیزی که امروز ما را تحریک میکند علیه شما این مطالبی است که امام علی به ما یاد داد . امام علی فرمود شنیده ام که لشگریان من از شهری می گذشتند ، دختری یهودی را یافته و زیور پای آن دختر را به زور از پایش درآورده اند . من وقتی اسن خبر را شنیدم همچون مارگزیده بر خود میپیچیدم و از خدا تقاضای مرگ کردم . علی بمیرد بهتر از این است که در زمان فرمانروایی او به زور کسی بخواهد از پای دختر یهودی خلخال به در آورد . آیا امروز رهبر جمهوری اسلامی از خدا تقاضای مرگ نمیکند که این همه شهید را به قبرستان فرستاده ؟
"سخنرانی استاد در آمریکا ، چند هفته پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد1389 یوتیوب دانلود "
خلاصه سخنرانی : بازی ای که در ایران شروع شده دقیقا این است که در حوزه عمومی چه کسی حرف آخر را میزند ؟ مردم میگویند : ما ، رهبر می گوید من الان فقیه سالاری با مردم سالاری با هم متعارض شده اند . ولایت فقیه یعنی همگان باید از رهبر اطاعت کنند ، مردم سالاری و دموکراسی یعنی همگان از جمله فقها باید از اراده اکثریت تبعیت کنند . تعارضی که در قانون اساسی بوده ، الان خودش را نشان داده است . کسی از جانب خدا نصب نشده است . افراد متشرع باید این مسئله را با خود حل کنند . امروز بزرگترین مراجع تقلید منتقدان این حکومت هستند . با کدام زبان بزرگ اعلم مراجع تقلید باید بگوید این حکومت نامشروع است ؟ کسی که شرایط عدالت ، تدبیر ، برخورداری از رای اکثریت را از دست بدهد حکومتش نامشروع است ، نیاز به عزل ندارد ، خودبخود منعزل است . این سخن دیتنی است برای کسانی که به دنبال حجتهای دینی می گردند . ما امروز در مقابل حکومتی قرار گرفته ایم که علیه مردم خود از زور عریان استفاده میکند . ما نه قائل هستیم کسی از جانب خدا منصوب شده است ، نه معتقدیم کسی بر ما ولایت دارد ، نه معتقدیم ولایت مطلقه دارد ، معنای ولایت مطلقه میدانید یعنی چه ؟ یعنی آن چیزی که همه قدرت اعم از قانونگذاری ، قضاوت ، اجرایی ، مسلح ، تبلیغات و . . . همه در دست یک نفر باشد . الان همه در دست یک نفر است ، آیا مسئولیت را قبول میکند ؟ تمام این عزیزانی از سران اصلاحات که الان در زندان هستند هیچ جرمی ندارند غیر از کار تشکیلاتی برای استقرار دموکراسی در ایران . اگر من آمدم در یک حزب کار تشکیلاتی کردم برای اینکه قدرت را به شکل قانونی در دست بگیرم میگویند : نگفتیم ! اینها میخواهند به شکل نرم قدرت را از ما بگیرند . من به وضوح میگویم بله ، ما میخواهیم قدرت را به شکل قانونی از شما بگیریم . این مردم ایرانند که میخواهند قدرت را از شما بگیرند . مطابق نظر این افراد جاهل و بی شوادی که بر ایران حکومت میکنند اینها اسمش انقلاب مخملی است . پیش از آنکه از امثال هابرماس استفاده کنم از قران و نههج البلاغه استفاده میکنم . مگر اینکه بگویند این متون هم ممنوع است . همچنانکه الله اکبر امروز جزء جرائم دوستان ما در زندان است . بیشترین چیزی که امروز ما را تحریک میکند علیه شما این مطالبی است که امام علی به ما یاد داد . امام علی فرمود شنیده ام که لشگریان من از شهری می گذشتند ، دختری یهودی را یافته و زیور پای آن دختر را به زور از پایش درآورده اند . من وقتی اسن خبر را شنیدم همچون مارگزیده بر خود میپیچیدم و از خدا تقاضای مرگ کردم . علی بمیرد بهتر از این است که در زمان فرمانروایی او به زور کسی بخواهد از پای دختر یهودی خلخال به در آورد . آیا امروز رهبر جمهوری اسلامی از خدا تقاضای مرگ نمیکند که این همه شهید را به قبرستان فرستاده ؟