
***
وجود چنین افرادی با ظاهر ارذل و اوباش خیابانی مورد تایید اکثر کسانی است که در خیزش عمومی 30 خرداد و روزهای پس از آن حضور داشتند ( از جمله میتوان به گزارش جامع آقای دکتر مهدی خزعلی از درگیریهای خونین 30 خرداد اشاره کرد) اینها چه کسانی هستند ؟ آیا وجود یک پادگان از اراذل و اوباش خطرناک جمع آوری شده در طرح امنیت اجتماعی نزدیک حسن آباد قم حقیقت دارد ؟ به نظر من که دوراز ذهن نیست . تصور کنید یک شخص شرور که تحت شدیدترین شکنجه ها از لحاظ روحی خرد شده و منتظر چوبه دار یا حبس طویل المدت است آیا به پیشنهاد همکاری با حکومت پاسخ منفی میدهد ؟ آیا باید باور کنیم حکومتی که 30 سال پیش با هزاران امید و آرزو با خون هزاران ایرانی مجاهد متولد شد وقاحت را به جایی رسانده که اراذل و اوباش را برای حفظ خودش به جان مردم بی دفاع می اندازد ؟ همان مردمی که نه مشکلات اقتصادی ، نه 8 سال جنگ ، نه بمباران شهرها و . . . آنها را به زانو در نیاورد و در بدترین شرایط پشت حکومت را خالی نکردند . هنوز یادم نرفته وقتی در آغوش مادرم به قبرستان ملامجدالدین ساری رفته بودیم برای تشییع جنازه شهید ، مادرم می گریست و من 4-5 ساله به مادرم میگفتم : مامان گریه نکن ، من اینجام ! مرداد ماه امسال این صحنه تکرار شد . وقتی بزرگترین اشتباه زندگی ام را مرتکب شدم و کلیپ گریه های مادر ندا برای مادرم پخش کردم و مادرم گریست . نمیدانم فقط از دیدن ضجه های مادر ندا چنین منقلب شد یا احساس دیگری هم مزید بر علت بود . احساس تلخ برباد رفتن تمام امیدها ، آرزوها ،اعتمادها . . .